مسیر هموار فعالیت غیرقانونی مدلینگ/ خطراتی که در کمین مدلهای اینستاگرامی است
- فرهاد امیرخانی
- اسلایدر, اسلایدر, زیبـایی،آرایشگاه و لوازم آرایش
- ۱۴۰۴/۰۸/۱۲

خبرنگار صبا هراتی- این روزها با وجود شبکههای اجتماعی و فراگیری حرفهی مدلینگ، تعداد زیادی از جوانان تمایل به فعالیت در این زمینه دارند اما اگر در این مسیر پیش بروند متوجه میشوند که فعالیت زیرزمینی در این حوزه بسیار راحتتر از فعالیت قانونی است، غافل از اینکه همین مسیر زیرزمینی گاهی به قاچاق انسان یا سوءاستفادههای جنسی میرسد.
به گزارش پایگاه خبری صنعت مد به نقل از گروه فرهنگ ایسکا نیوز، مدلینگ در اینستاگرام این روزها به یک حرفهی بدون قاعده تبدیل شده است؛ در فضایی که مرز میان فعالیت حرفهای و سرگرمی شخصی کمرنگ شده و هر فرد میتواند تنها با چند عکس و تعدادی دنبالکنندهی بیشتر، خود را «مدل» معرفی کند. نبود سازوکارهای مشخص در این فضا، هم فضای جامعه را به سمت تایو شکنی برده و هم چالشهای جدی برای صنعت پوشاک و مد به همراه آورده است.
در ایران بخش عمدهای از این فعالیت به شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، منتقل شده است. این اتفاق در ظاهر راهی برای دموکراتیزه شدن صنعت مد و دسترسی آزاد افراد به فرصتهای شغلی به نظر میرسد، اما در عمل باعث شکلگیری فضایی بیقاعده شده که در آن نه استاندارد حرفهای رعایت میشود و نه حقوق مدلها و کارفرمایان بهدرستی تعریف شده است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مواجهه با پدیده مدلینگ در فضای مجازی، بیشتر بر محدودیت تمرکز کرده است. تصور این است که صرفا با تصویب قوانین سختگیرانه یا اعمال محدودیتهایی در زمینهی حجاب و پوشش میتوان این حوزه را کنترل کرد. اما این رویکرد از دو جهت دچار اشکال اساسی است.
ایران جامعهای مذهبی و چندلایه است که در آن موضوع پوشش و حجاب بهطور مستقیم با ارزشهای فرهنگی و دینی گره خورده است. حضور افرادی در شبکههای مجازی با لباسی که با عرف جامعه اسلامی ایران تناقض دارد مسائل اجتماعی نظیر تابوشکنی و شکاف لایههای فرهنگی جامعه را ایجاد میکند.
وقتی دولت به جای گفتوگو و فرهنگسازی، صرفاً از ابزار قانون و اجبار استفاده میکند، عملاً مقاومت اجتماعی ایجاد میشود. در چنین شرایطی نهتنها بخش زیادی از جوانان نسبت به ارزشهای دینی بیاعتماد میشوند، بلکه فضای پوشاک و مد به سمت دوگانهای پرتنش سوق داده میشود. از طرفی قوانین وضع شده در راستای کنترل فضای مجازی میتواند بسیار کمک کننده باشد اما به شرطی که قبل از تصویب این قواعد بستر فرهنگی جامعه آماده شده باشد و یا بعد از تصویب، شرایط برای قانون مندی محیا باشد.
در شرایط کنونی که استخوان قانون لای گوشت بیقانونی گیرافتاده است آنهایی که میخواهند با پوشش آزادتر فعالیت کنند، به فضای غیررسمی و زیرزمینی رانده میشوند و آنهایی که به پوشش سنتی پایبندند، فرصت تعامل و رقابت سالم با دیگران را از دست میدهند. نتیجه این است که به جای ایجاد همزیستی میان فرهنگ ایرانی اسلامی و جریان جهانی مد، شکافی عمیقتر بین نسلها و گروههای اجتماعی به وجود میآید.
مدلینگ، چه در سطح جهانی و چه در ایران، بخش جداییناپذیر از صنعت پوشاک، تبلیغات و اقتصاد خلاق است. وقتی وزارت ارشاد تنها به کنترل حجاب و محدودیتگذاری بسنده میکند، در عمل یک واقعیت اقتصادی را نادیده میگیرد که کسبوکارها برای معرفی محصولات خود به مدل نیاز دارند. این نیاز اگر در چارچوب شفاف و قانونی پاسخ داده نشود، خود را در مسیرهای غیررسمی بروز میدهد. یعنی برندها و تولیدکنندگان برای بقا، به سراغ مدلهایی میروند که در فضای اینستاگرام یا شبکههای زیرزمینی، بدون هیچگونه حمایت یا نظارت حرفهای فعالیت میکنند.
در نتیجه، کیفیت کار پایین میآید، امنیت شغلی مدلها به خطر میافتد و بازار پوشاک ایران از استانداردهای بینالمللی دورتر میشود. به بیان دیگر، دولت با تأکید خشک و قانونی بر مسئله حجاب و محدودیت، نهتنها به هدف دینی خود نمیرسد، بلکه آسیبهای اقتصادی و حرفهای تازهای نیز ایجاد میکند. این حوزه بهجای آنکه ساماندهی و شفاف شود، بیشتر به سمت پنهانکاری، زیرزمینی شدن و شکلگیری بازار سیاه میرود؛ بازاری که نه برای دولت قابل مدیریت است، نه برای فعالان این حوزه امنیت شغلی و حرفهای دارد.
یکی از جدیترین تبعات این وضعیت، آسیبهایی است که متوجه خودِ مدلها میشود. بسیاری از جوانان، بهویژه زنان، با انگیزهی ورود به دنیای مد و پوشاک، بدون شناخت کافی از قوانین و حقوق خود وارد همکاری با افراد و گروههای ناشناس میشوند. نبود اتحادیه یا نهادی برای حمایت از آنها، عملاً مدلها را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میدهد.
در سالهای اخیر موارد متعددی از کلاهبرداری علیه مدلها گزارش شده است. افراد سودجو با وعدهی قراردادهای کاری، معرفی به برندهای معروف یا حتی اعزام به خارج از کشور، از مدلها سوءاستفاده میکنند. در بعضی موارد حتی، قاچاق انسان نیز گزارش شده است.
یکی دیگر از مشکلات جدی، تهدید به انتشار عکسها و اطلاعات شخصی است. در فضایی که آژانسهای رسمی کم و ضعیفی وجود دارد، تصاویر مدلها میتواند بهراحتی مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. گزارشات متعددی از صاحبان آگهیهای کار مدلینگ وجود دارد که ابتدا از کارجو درخواست عکسهای خصوصی میکنند و بعد توسط همان عکسها اخاذی میشود و با تهدید به انتشار عکسهایشان در فضای مجازی یا حتی فروش آنها مواجه شدهاند.
همکاریها در مدلینگ اینستاگرامی اغلب بر اساس اعتماد شفاهی شکل میگیرد. قرارداد مکتوب، جدول دستمزد و حقوق مشخص تقریباً وجود ندارد. به همین دلیل اگر اختلافی بین مدل و کارفرما پیش بیاید، امکان پیگیری قانونی بسیار محدود خواهد بود. این موضوع بیش از همه به ضرر مدلها تمام میشود که در جایگاه ضعیفتری قرار دارند.
مدلینگ در اینستاگرام هیچ پشتوانه شغلی ندارد. نه بیمهای در کار است، نه آینده شغلی روشن. این بیثباتی باعث میشود افراد در بلندمدت دچار سرخوردگی شوند. نبود نظارت جدی، زمینه را برای پیشنهادهای غیراخلاقی نیز فراهم میکند. برخی از مدلها گزارش دادهاند که در جریان همکاریهای به ظاهر حرفهای با شرایطی مواجه شدهاند که امنیت اخلاقی و شخصی آنها را تهدید کرده است.
در پی این موضوع با تعدادی از مدلهای ایرانی که با آژانسهای بخش خصوصی همکاری میکردند ارتباط برقرار کردیم و درباره این حرفه با آنها به گفتوگو نشستیم. این افراد توسط آژانسهای خصوصی مورد تائید معرفی شدند. البته تائیدیه نشان تجاری الکترونیکی درج شده در سایت این آژانس خصوصی مدت زیادی است که درحال بررسی است و تائیدیه کامل را ندارد.
آیناز ریاحیفر مدلینگ حوزه فشن و موسیقی، اولین سوژهی این گزارش ماست.
چالشهای ورود به حرفه مدلینگ برای شما چه بود؟
آیناز ریاحیفر: اوایل مثل هر دختر دیگری با واکنش تند خانواده مواجه شدم، بعد که واکنشها کمتر شد و بیشتر در این حرفه عمیق شدم فهمیدم در ایران مدلینگ آنطور که باید تعریف نشده، چون صنعت فشن صنعتی است که محدودیت ندارد و آن را رد میکند ولی در ایران به صورت کلی محدودیت وجود دارد و کمتر کسی علم فشن را دارد، کسی نمیداند دقیقا مدلینگ چیست و فکر میکنند فقط جلوی دوربین رفتن است و چون خیلیها دنبال معروفیت هستند بدون دستمزد کار میکنند و باعث میشوند این کار بی ارزش جلوه بدهد، با وجود این چیزها به شخصه فهمیدم که مدلینگ آن مسیری که من میخواهم نیست.
نظر شما درباره مشکلات نظارت نادرست در این حرفه چیست؟
آیناز ریاحیفر: بارزترین مشکلی که بوجود میآورد این است که این شغل بی ارزش میشود. از آنجایی که در ایران علاوه بر محدودیت، برند خاصی نیز نداریم تا به این حرفه ارزش بدهد و سازماندهی کند و دنبال مدل حرفهای باشد، پس علمش هم نیست، در نتیجه کسانی که خودشان بوتیک، تولیدی یا مزون دارند سعی میکنند هزینه کمتری پرداخت کنند و بیشتر خودشان یا بلاگرهایی را برای تبلیغات بکار بگیرند و یا با حواشی شناخته بشنود. وقتی در ایران برند حرفهای وجود ندارد مسلما کسی به مدل واقعی که با استانداردها همسو باشد احتیاج ندارد. وقتی تعداد پروژهها و قراردادها برای مدل شدن وجود داشته باشد و هزینهای برای آن تعیین بشود مسلما به عنوان شغل به حساب میشود. در جوامع دیگر هرکسی نمیتواند مدل باشد به دلیل تواناییهایی که باید داشته باشد و از پسش بر بیاید.
به نظر شما اینکه این حوزه غالبا تحت نظر بخش خصوصی است مشکل ایجاد میکند؟
آیناز ریاحیفر: هر شغلی چالشها و مزایا و معایب خودش را دارد برای دنیای امروز که ما مدلهای پلاس سایز (مدلهای سایز بزرگ) داریم و این موضوع دارد عادی سازی میشود، به نظرم از نظر فشاری که از قدیم روی مدلها بود، برای افزایش سایز خیلی کمتر شده و دیگر از این نظر آسیب جسمی و روانی زیانباری ندارد. برای این حقیقت که همه میگویند، صنعت مدلینگ خیلی بد است و فکر میکنند همهی مدلها وارد روابط جنسی متعدد با عوامل میشوند باید بگویم که در همه شرایط و همه موضوعات صدق نمیکند و این حقیقت در تمام مشاغل وجود دارد حتی در شغلهای دولتی هم شاهد فساد اخلاقی و پیشنهادهای غیر اخلاقی وجود دارد و مختص صنعتهای هنری نیست.
آیا حرفهی مدلینگ شغل خطرناکی است؟
آیناز ریاحی فر: وقتی محدودیت در علم و دسترسی به آن شغل وجود دارد، خطراتی مثل وعده دادن و گول زدن آدمها برای رسیدن به همچین چیزی وجود دارد. اکثرا قاچاق انسان با وعده مدل شدن از کشورهایی میآید که محدودیت دارند و بهایی داده نمیشود. شما از آمریکا و اروپا و کشورهایی به این شکل شاهد قاچاق به کشور دیگر برای مدلینگ نیستید، کشوری مثل ایران، هند، افغانستان و … چون شهرت و زندگی درخشان مدلهای اروپایی را میخواهند بیشتر به سمت قاچاق میروند. حجاب شاید اولین و مهمترین عامل باشد ولی تنها عامل نیست که تاثیرگذار است. در هندوستان پوشش بسته یا محدودیت زیادی ندارد ولی قاچاق برای مدل شدن دخترها اتفاق میافتد. به نظر من باید علم مدلینگ توسعه داده شود و فرهنگسازی بشود، متخصصین با سواد آموزش بدهند تا مدلینگ واقعی بوجود بیاید. شما از کشوری که در صنعت مد و فشن حرفی برای گفتن ندارد نباید انتظار داشته باشید که چیزی تحت عنوان مدل با معیارهای اصلی داشته باشد چون اصلا برند خاصی ندارد، فشن شویی ندارد، رسانهای حمایت نمیکند که زیبایی مدلینگ دیده شود.
همچنین سارینا زینلی مدلینگ حوزه لباس و لوازم آرایش به عنوان سوژهی دوم با ما به گفوگو نشست.
آیا شروع کار مدلینگ برای شما هم چالش داشت؟
سارینا زینلی: شروع کار مدلینگ چالش خاصی ندارد چون عموما ورود به این حوزه در اختیار بخش خصوصی است. اما ادامه دادن و شناخته شدن به صورتی که بقیه شما را به عنوان مدل بشناسند، حتی در همین ایران خودمان زمان و تلاش و البته فیس و استعداد نیاز دارد.
چه مشکلاتی درپی به رسمیت نشناختن مدلینگ ایجاد میشود؟
سارینا زینلی: مشکل این است که زمانی که افراد با مبلغ خیلی پایین حاضر میشوند با هرکسی کار بکنند و مدل بشوند باعث میشود ارزش کار مدلی که چندین سال است در حال تلاش برای دیده شدن است بی ثمر باشد و افراد در وهله اول ترجیح میدهند با کسایی که مبلغ ناچیزی دریافت میکنند کار بکنند.
به نظرتان فعالیت به صورت مدل کار خطرناکی است؟
سارینا زینلی: بله خطرناک است، قطعا بارها باید بررسی کرد که کارفرما چه کسی است، عکاس پروژه کیست و لوکیشن پروژه کجاست؛ چون این حوزه تحت هیچ چارچوبی نیست و مخصوصا دست ما خانمها به جایی بند نیست.
فائزه ایزدی فعال حوزه مدلینگ همچنین در ادامهی این گزارش با ما خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز به گفتوگو نشست.
شما هنگام ورود به حرفه مدلینگ چه چالشهایی داشتید؟
فائزه ایزدی: اولین چالش این است که باید با خودت و تمام زوایا و فرم صورتت کنار بیایی و بدانی که چه شکلی هستی، بدون فیلتر و افکت ها و بعد همکاری با پروژهها اتفاق میافتد.
آیا از موسسات خصوصی شروع به فعالیت کردید؟ همکاری با برندهای خصوصی چه چالشهایی دارد؟
فائزه ایزدی: اینکه هیچ موسسه فعال رسمی در زمینه فشن نداریم باعث شده است که هیچ استانداردی در ایران برای این شغل وجود نداشته باشد و برعکس کشور های دیگر مدل بودن را در فیس پر از عمل و ژل میدانند و هرکسی وارد این شغل بشود متوجه میشود که افرادی که مناسب این شغل نیستند با آفیشهایی با پایینترین قیمت ضربه بزرگی به بخش تخصصی میزند.
مدلینگ چه خطراتی دارد؟
فائزه ایزدی: با توجه به شرایط این شغل در ایران و با توجه به تجربه شخصی خودم در این زمینه کسانی که برای راهنمایی و کمک و پیشرفت ما میآیند اذیت و آزار میرسانند، از طرفی خوانندگان و بعضی عکاسان، صرفا برای اینکه هزینهی آفیش را پرداخت نکنند به توهین کردن رو میآورند.
مدل در چنین شرایطی مجبور است که روحیه و اعتماد به نفس خود را حفظ کند و به دوربین لبخند بزند درحالی که حال روحی مناسبی ندارد، اگر درمورد خطرات جانی بخواهم بگویم میتوانم به لمسهای نامناسب و از روی قصد و نیت بد اشاره کنم. حین کار هم حسادت ها و زیرآب زنیهای کسانی را باید تحمل کرد که فکر میکنند با زدن زیر نردبان موفقیت تو میتوانند خودشان را سریع تر به موفقیت برسانند.
راهحل این وضعیت نه در محدودیتهای افراطی و نه در رهاسازی کامل است. آنچه صنعت مد ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد، حکمرانی درست و هوشمندانه است. ایجاد اتحادیههای صنفی برای مدلها، تدوین قراردادهای استاندارد، حمایت حقوقی و قانونی از فعالان این حوزه و آموزش عمومی میتواند بخشی از این مشکلات را حل کند. امروزه مدلینگ نیازمند تعریف روشن و دقیق است. مدل نه صرفاً یک چهره در اینستاگرام، بلکه بخشی از فرآیند اقتصادی و فرهنگی صنعت پوشاک است. اگر این جایگاه به رسمیت شناخته شود، هم حقوق مدلها حفظ خواهد شد و هم صنعت پوشاک مسیر حرفهایتر و اخلاقیتری قرار میگیرد.
اگر وزارت ارشاد به جز قوانین نصفه و نیمهای که دربارهی پوشش مدلینگ در اینستاگرام وضع کرده است که اجرای درستی هم ندارد سعی در هموار سازی راه قانونی این حرفه داشته باشد، علاوه بر ایجاد فضای فرهنگی بهتر به اقتصاد این صنعت نیز کمک بزرگی کرده است.
